حرکت به جلو با داشتن معلولیت
اگر بگویم تاج محمد یک مرد جوان و با نشاط است شاید حرف کلیشه ای به نظر برسد. اما این حقیقت دارد.
تاج محمد به زبان انگلیسی میگوید” من توانا هستم نه معلول.” این بدان معنی است که او با وجود اختلال دماغی اش خود را با ظرفیت شمرده و خود را کمتر از دیگران احساس نمی کند.
یکی از شواهد آن این است که تاج محمد با اینکه هرگز به مکتب نرفته و تمام وقت خود را در خانه سپری نموده، توانسته است تا یک اندازه انگلیسی بیاموزد، او همچنان تا اندازۀ به زبان روسی بلدیت دارد، زیرا خانواده تاج محمد یک زمانی در تاجکستان زندگی نموده اند. تاج محمد در اتاق خود یک پایه کمپیوتر کهنه دارد که کوشش میکند استفاده آنرا بیاموزد. گاه اوقات اطفال بخاطر دریافت کمک تاج محمد در حل کار خانگی های ایشان نزد تاج محمد می آیند.
با اینکه اختلال دماغی تاج محمد یک مانع برای زندگی کردن بطور کامل میباشد اما او توانسته است تا با دریافت تمرینات از هر دو ترینران اش که یکی از دفتر کمیته سویدن برای افغانستان و دیگر پدر وی میباشد، بیاستد و با استفاده از اعصا راه برود. طبق پلان خود تاج محمد، بلاخره او امسال در سن هفده سالگی مکتب را آغاز خواهد کرد، با امید اینکه یک روز بتواند معلم شود.
تاج محمد میگوید” بعضی اوقات من با پدرم به قدم زدن میروم. مشکل این است که زمانیکه من از منزل بیرون میشوم بعضی ها در همسایگی ما مرا آزار میدهند.”
او در مزار شریف زندگی میکند و آموزش های را که دریافت میکند جز از برنامه های کمیته سویدن برای افغانستان برای آموزش های مبتنی در خانه میباشد. در سه ولایت که دفتر مزار شریف کمیته سویدن برای افغانستان در آن جا فعالیت مینمایند، پنجاه و دو کارمند بازتوانایی اجتماعی مجموع شش صد و هفتاد و شش فامیل دارای اطفال معلولیت را ملاقات وکمک مینمایند. تعداد شش فزیوتراپست نیز شامل این برنامه میباشند.
کارمند بازتوانایی اجتماعی هفته سه بار تاج محمد را ملاقات مینماید. او تاج محمد را دوست دارد و از بهبودی های که یکجا بدست می آورند لذت میبرد. یکی از مهارت های را که تاج محمد توانسته از کارمند بازتوانایی اجتماعی یاد بگیرد خوردن غذا با قاشق است. او قبلاً در خوردن غذا به کمک دیگران نیاز داشت.
اما سه مرتبه تمرین در یک ماه برای دستیابی به وضعیت صحی بهتر کافی نیست. مسؤولیت های زیاد بدوش مربی فامیلی یعنی راز محمد پدر تاج محمد، یک مرد کم حرف که زمان زیادی را صرف حمایت از پسرش که برای آینده او حیاتی است، مینماید.