پدرم مرا کمک نمود تا رویایم را به حقیقت مبدل کنم
اسلام گله؛ دختری که معلولیت قوز شانه یا (kyphosis) دارد و یک پایش نیز معلول میباشد و باشنده ولسوالی مقر ولایت غزنی میباشد. تمام رویای وی داشتن یک کاروبار شخصی و مستقل بود که مبادا محتاج کسی شود، با آموختن حرفه خیاطی زنانه از سوی برنامه معلولیت کمیته سویدن برای افغانستان، رویایش به حقیقت مبدل شد.
ولسوالی مقر یک ولسوالی نسبتا ناامن در ولایت غزنی میباشد و هرازگاهی درگیری میان دو طرف درگیر صورت میگیرد که این مسئله باعث شده بعضیها از مکتب رفتن باز بمانند و حتی بعضیها معلول نیز شوند.
نبود سهولت های درسی و نیز دوری راه و نیز درگیریها باعث شد تا اسلام گله نتواند درس بخواند و آموختن حرفه را یگانه بدیل برای درس خواندنش پیدا نمود. مرکز آموزش های حرفوی مسیر نسبتا کوتاه تری داشت و این مسیر امن تر نیز بود و اسلام گله با خیال راحت برای آموختن حرفه رفت و آمد می نمود.
اسلام گله میگوید: «پدرم مرا همکاری زیاد نمود تا رویایم به حقیقت مبدل شود. وی هرروز مرا با موترسایکل به صنف آموزش خیاطی میبرد و زمانیکه خلاص میشدم، دوباره مرا به خانه باز میگرداند. این پروسه مدت هشت (۸) ماه طول کشید و پدرم بدون اینکه احساس خسته گی کند، این کار را انجام میداد.»
زمانیکه پروسه آموزش حرفوی به پایان رسید، وی ابزار حرفه خیاطی زنانه را از سوی این کمیته رایگان به دست آورد و با همان ابزار کاروبار خیاطی را در خانه آغاز نمود. برای اینکه وی بتواند راحت کار نماید، پدرش برایش یک اتاق شخصی اعمار نمود.
وی میخواست کاروبار خود را گسترش بدهد و نیاز به پول داشت و تقاضای قرضه را نمود. برنامه معلولیت – کمیته سویدن برایش قرضه نیز داد و وی یک مایشن زیگ زاگ و یک مقدار تکه خریداری نمود. وی به اندازه ها و شکل های متفاوت لباس درست میکرد و به بازار عرضه مینمود؛ تا زمانیکه وی از قریه مشتری پیدا نمود.
اکنون اسلام گله خودکفا است و از کار خود بسیار خورسند وراضی میباشد و عاید خوبی از آن به دست می آورد. وی دیگر محتاج کسی نیست و در مصارف خانه نیز با پدرش سهم میگیرد و از عاید خود برای مصارف خانه به پدرش پول میدهد.
وی میگوید: «به کمک کمیته سویدن برای افغانستان؛ رویای من به حقیقت مبدل شد و من از خدمات این کمیته بسیار سپاسگذار هستم و خواهش میکنم تا خدمات خودرا دیگر هم گسترش بدهد تا اشخاص معلول مثل من خود کفا شوند.»